می توان تنها شد
می توان زار گریست
می توان دوست نداشت
و دل عاشق آدم ها را زیر پاها له کرد...
می توان چشمی را به هیاهوی جهان خیره گذاشت
می توان صدها بار علت غصه دل را فهمید
می توان...
می توان بد شد و بد دید و بد اندیشه نمود
آخرش هم می توان تنها رفت
با جهانی همه اندوه و غم و بدبختی...
یادگاری؟
همه جا تلخی و سردی و غرور
فاتحه؟
خوب شد رفت عجب آدم بدخلقی بود.
ولی ای کودک زیبای دلم!
"آن ور سکه تماشا دارد."
دکترشریعتی
نظرات شما عزیزان:
(حالا انگار واسه من گذاشتهمهدیه:چشم سحرجونم شما امر کن عزیزم.
.: Weblog Themes By Pichak :.