وقتی دل ارزش خودش را از دست بدهد
و چشمهایت دیگر اشکی برای ریختن نداشته باشد،
وقتی دیگر قدرت فریاد زدن را هم نداشته باشی،
وقتی دیگر هر چه دل تنگت خواسته باشد گفته باشی،
وقتی دیگر دفتر و قلم هم تنهایت گذاشته باشند،
وقتی از درون تمام وجودت یخ بزند،
وقتی چشم از دنیا ببندی و آرزوی مرگ بکنی،
وقتی احساس کنی تنهاترین هستی،چشمهایت را ببند
و از ته دل بخند که با هر لبخند روحی خاموش جان می گیرد
در سراسر جاده زندگی افراد موفق فقط یک تابلو نصب شده : توقف ممنوع
چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟
چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟
چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟
چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟
آیا میشه زیر آب گریه کرد؟
چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟
چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟
اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟
تا به حال دقیق و موشکافانه کارتونهای پت و مت را نگاه کرده اید؟ دقت کرده اید چه مشخصاتی دارند؟
1- کاملا خودمحور هستند. شما تا به حال کس دیگری را جز این دو در کارتونهایشان دیده اید؟
2- تأیید طلب هستند. همدیگر را تأیید می کنند و قند در دلشان آب می شود.
3- کارهایی می کنند و وسایلی می خرند که خودشان هم فلسفه شکل گیریش را نمی دانند
4- هدف را تخریب می کنند تا به وسیله برسند. خاطرم هست در یک قسمت همه کتابهایشان را فروختند تا ابزار ساخت کتابخانه را بخرند.
5- در کارهایی دخالت می کنند که در آن تخصص ندارند و هیچ متخصصی را هم قبول ندارند
6- نوآوری می کنند، ولی به روش خودشان
7- متخصص ایجاد ضرر و زیان هستند
8- اعتماد بنفس کاذبشان غوغا می کند
9- یک جا را خراب می کنند تا جای دیگر را بسازند، دست آخر هر دوجا تخریب می شود
10- شعارشان این است: That’s it یا همان همینه، به عبارتی همینه که هست!
11- الگوهای درِ پیت دارند. به عکس آن وزنه بردار بر دیوار اتاقشان نگاه کرده اید که وزنه را کج گرفته است؟
12-هیچوقت لباسشان را عوض نمی کنند و همه به همین لباس می شناسندشان
باز هم بگویم؟ خودتان هم فکر کنید…
چگونگی درخواست جزوه :
پسر از پسر:
- بابا باز ما جلسه پیش نبودیم این یارو درس داد؟؟؟؟ اه........
- آره بابا .منم 20 دقیقه آخر اومدم حاضری بزنم دیدم هنوز داره درس میده.......
- حالا این جزوه رو بده بینیم چی گفته
- بگیر. فقط تا 11 , 12 بیارش فردا ساعت 8 امتحانه
- هووو حالا کی امتحانو داده کی گرفته
دختر از دختر:
- من جلسه ی پیش نتونستم بیام سر کلاس
- چرا؟؟؟؟؟ مبحث جلسه پیش خیلی مهم بود
- ا وا راست میگی؟؟؟ آخه آنفولانزا گرفته بودم به خاطرهمین وقتی داشتم میومدم اصلا حواسم نبود یهوو تصادف کردم دست و پا هام درد گرفت یه چند دقیقه استراحت کردم بعد خواستم بیام یهو بیهوش شدم وقتی هم به هوش اومدم دیدم تو بیمارستانم خواستم سریع دربست بگیرم بیام دیدم واااای وقت کلاس تموم شده بود نمیدونی انقدر گریه کردم........ حالا میشه جزوتو بدی من ؟؟؟؟
- والا 2 هفته دیگه امتحانه من میخواستم بخونم اگه میتونی همین جا بنویس بهم بدش
- اوا خاک به سرم 2 هفته دیگه امتحانه؟؟؟؟؟؟(شروع بغض دختر.. گریه..........)
لطفا ادامه مطلبوروهم بخونید
معرفی رشته بهداشت محیط
رشته بهداشت محیط به مطالعه مسائل زیست محیطی از قبیل آب، فاضلاب، زباله، هوا و کنترل بهداشت موادغذایی میپردازد تا دانشجویان پس از فارغالتحصیلی بتوانند در اجتماعات کوچک مستقر شده و پس از مطالعه وبررسی مشکلات بهداشت منطقه در جهت رفع این مشکلات قدم بردارند؛ یعنی دانشجویان باید بتوانند بادادن طرحهایی مفید و عملی در زمینه تأمین آب آشامیدنی سالم کمی و کیفی، دفع صحیح زباله،بهسازی اماکن عمومی، مبارزه با حشرات و ناقلین بیماری، مردم را در رفع این مشکلات راهنمایی و کمک کرده و اطلاعات و آمارهای لازم را در موارد فوق جمعآوری و طبقهبندی نمایند.این رشته درمقطع کاردانی مسائل زیستمحیطی را به صورت سادهتری مطرح میکند چون کاردانها دراجتماعات کوچکتری مثل روستاها به مردم خدمت میکنند و به مسائل بهداشتی اولیه آنها ازقبیل پاکیزه کردن آب (گندزدایی آب)، مبارزه با حشرات، تصفیه فاضلاب و بهداشت مسکن واماکن عمومی میپردازند. اما در مقطع کارشناسی تخصصیتر و فنیتر میشود، چون فارغالتحصیلان باید بتوانندبرای اجتماعات بزرگتر از قبیل شهرها برنامهریزی بهداشتی کنند. برای مثال طراحی تصفیهخانه آب یا فاضلاب شهرها، نحوه جمعآوری فاضلاب، نحوه توزیع و انتقال آب، شناخت آلایندههای هوا و کنترل آنها در حیطه فعالیت فارغالتحصیلان کارشناسی بهداشت محیط میباشد.
لطفا ادامه مطلبو بخونید
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان
جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش
گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او
رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود
باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا
زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس
*****
عید همگی مبارک
انا لله و انا الی المدرسه و الدانشگاه راجعون...
بازگشت همه بسوی مدرسه و دانشگاه است...
بانهایت تاسف و تأثر پایان سه ماه عشق و حال
و صفا و خواب لذت بخش صبح
و آغاز نه ماه زجر و بدبختی و امتحان و...
پیشاپیش بر شما دانش آموز و دانشجوی عزیز تسلیت!!
اگر روزی...
خودکارتو گم کنی=خودکار نداری
خودکار نداشته باشی=جزوه نداری
جزوه نداشته باشی=درس نمی خونی
درس نخونی=پاس نمیشی
پاس نشی =مدرک نمی گیری
مدرک نگیری=کارگیرت نمیاد
کارنداشته باشی=پول نداری
پول نداشته باشی =غذانداری
غذانداشته باشی=لاغرمیشی
لاغربشی=زشت میشی
زشت بشی=عاشقت نمیشن
عاشقت نشن=ازدواج نمیکنی
ازدواج نکنی=بچه نداری
بچه نداشته باشی=تنهایی
تنهاباشی=افسرده میشی
افسرده بشی=مریض میشی
مریض بشی=میمیری
پس الان برامهرحواست باشه خودکارتوگم نکنی وگرنه میمیری......
من که خودم همه این کارارو کردم
طی یک نظرسنجی از یک دانشجوی جدیدالورودویک دانشجوی ترم آخری ازآنها خواسته شدذهنیت خود رادرمورد
کلمات زیردریک جمله کوتاه بنویسند
لطفا به به ادامه مطلب بروید
دختر و پسر در اجتماع به یكی از صورت های زیر می توانند با هم روبرو شوند:
1) برخوردهای مبتنی بر شتاخت و احترام:
یا به عبارتی رفتار بچه مثبت وارانه!! در اینگونه برخوردها طرفین کمی تا قسمتی عاقلند، فهم دارند، شعور دارند و الکی قوه خیال خود را به کار نمی برند.
از پدر و مادرشان اصول محرم و نامحرم را یاد گرفته اند.
راحت! مثل آدم زندگی شان را می کنند.
سلام علیکشان را دارند، سر وقت هم پدر و مادرشان برایشان آستین بالا می زنند که تا دم در نیاوده اند سر و سامان بگیرند! و در کل آدمهای خوشحالی هستند.
۲) برخوردهای مبتنی بر شرم افراطی:
آدم های دختر و پسر ندیده فول فابریک، بعضا دچار این نوع برخورد می شوند.
سرخ و سفید می شوند و عرق میریزند.
ضربان قلبشان بالا میرود و احتمالا شاهد بعضی علائم فیزیولوژیکی.
(گلاب به رو، دبگر بقیه اش را نمی گویم) می شوند.
همین جا لازم است اشاره ای به مساله ماخوذ به حیا بودن بشود.
از قدیم ندیم ها گفته اند که حیا خوب است ولی خجالتی بودن نه! یهنی چه؟! یعنی اینکه فرد باحیا با اراده خودش کاری را انجام نمی دهد و در حالت خونسردی، آرامش و هوشیاری است؛ ولی آدم خجالتی، بدبخت ننه مرده، اگر بخواهد هم توانایی انجام آن کار را ندارد.
فکر نکنید خیلی خوب.
پس خوب است که بچه مان خجالتی باشدها! نه اصلا! چون گاهی شاهد رفتارهای متناقض از افراد فوق العاده خجالتی بوده ایم.
یعنی طرف موقع حرف زدن یک دقیقه نمی تواند به چشمانت نگاه کند ولی با صد نفر تلفنی، دوستی خارج از محدوده دارد
لطفاادامه مطلب روهم بخونید
داد زن شوهر خود را پیغام / که چرا عرضه نداری الدنگ؟
جاریام رفته نشسته در قصر / بنده محبوس در این خانه تنگ
تو برایم نخریدی خودرو / پایم از پیاده رفتن شد لنگ
مردم از خانهنشینی ای مرد / تو بیا تا برویم سوی فرنگ
کاش میشد که تنم میکردم / پالتوی پوستی از جنس پلنگ
رنگ مویم دگر افتاد از مد / موی خود را بکنم باید رنگ
گر تو خواهی که طلاقت ندهم! / "باید این لحظه بیخوف و درنگ"
روی و پول فراوان آری / تا حرامت نکنم چند فشنگ
با نگاه غضبآلود و خشن / بر دل شوی خودش هی زد چنگ
شوهر ذلیل مادرمرده / نه بلآن جمله مردان را ننگ
هیبت شوهری از یاد ببرد / همچو ماهی که شود صید نهنگ
رفت و از غصه نشست و می خورد / شد ز می خوردن بسیار ملنگ
خیره از باده پی منقل رفت / شد هروئینی و آلوده بنگ
زن ظالم که بهانه میجست / سوی قاضی شد و سر داد آهنگ:
شوهر بنده که تریاکی هست / میزند سیلی و مشت و اردنگ
گر تو صادر نکنی حکم طلاق / میشوم کشته ضربات کلنگ
شوهر بنگی من تا اینجاست / شهد در کام حقیر است شرنگ
قاضی بیخبر و نا آگاه / خام یک مشت اراجیف جفنگ
به زن قصه طلاق اعطا کرد / شد زن قصه ما فاتح جنگ
خواست از محکمه بیرون آید / حکم قاضی به کفش چون نارنگ
از قضا خورد دم در به زمین / "واندکی سوده شد او را آرنگ"
"از زمین باز چو برخاست نمود / پی برداشتن حکم آهنگ"
از دل شوهر سابق ناگاه / آمد آهسته برون این آهنگ:
آه دشت ژن من یافت خراش / آه پای ژن من خورد به شنگ!
آقایون محنرم زیاد ذوق زده نشین اینها دروغی بیش نبووووووووووووووود
قانون صف:
اگر شما از یک صف به صف دیگری رفتید، سرعت صف قبلی بیشتر از صف فعلی خواهد شد.
قانون تلفن:
اگر شما شمارهای را اشتباه گرفتید، آن شماره هیچگاه اشغال نخواهد بود.
قانون تعمیر:
بعد از این که دستتان حسابی گریسی شد، بینی شما شروع به خارش خواهد کرد.
قانون کارگاه:
اگر چیزی از دستتان افتاد، قطعاً به پرتترین گوشه ممکن خواهد خزید.
قانون معذوریت:
اگر بهانهتان پیش رئیس برای دیر آمدن پنچر شدن ماشینتان باشد، روز بعد واقعاً به خاطر پنچر شدن ماشینتان، دیرتان خواهد شد.
قانون حمام:
وقتی که خوب زیر دوش خیس خوردید تلفن شما زنگ خواهد زد.
قانون روبرو شدن:
احتمال روبرو شدن با یک آشنا وقتی که با کسی هستید که مایل نیستید با او دیده شوید افزایش مییابد.
قانون نتیجه:
وقتی میخواهید به کسی ثابت کنید که یک ماشین کار نمیکند، کار خواهد کرد.
قانون بیومکانیک:
نسبت خارش هر نقطه از بدن با میزان دسترسی آن نقطه نسبت عکس دارد.
قانون تئاتر:
کسانی که صندلی آنها از راهروها دورتر است دیرتر میآیند.
تقریبادردوسوم انسانهاچشم راست غالب است ودریک سوم چشم چپ،به علاوه هیچ ربطی به راست دست بودن یاچپ دست بودن ندارد.
حالا سوال این است که چگونه میتوان فهمید که کدام چشم غالب است؟
خیلی ساده مطابق عکس زیردستهایتان رادراز کنیدوباکف دستها یک مثلث کوچک بسازیدحالاازاین مثلث به ی چیزی که مثلا
میتوانددستگیره درباشدنگاه کنید.دستگیره رادرمرکزمثلث قراردهید.حالابه نوبت چشم راست وبعدچپتان راببندید،چشمیکه
درهنگام بازبودنش دستگیره همچنان درمرکزباقی میماندچشم غالب شماست.